امید دلها

دندون و دندونی پسملی

1393/4/18 3:02
نویسنده : مامان و بابا
211 بازدید
اشتراک گذاری

به دل نشسته ترین خلقت خدا،عزیز دل مامان و بابا محبتدندون خوشگلت تو 28 خرداد 1393 در اومدجشنجشن

غروب بود که خاله فاطمه جون خبرشو داد و منم باور نکردم چون فکر میکردم زود باشه سریع با یه لیوان شیشه ای بهت آب دادم و تیلیک تیلیک یه مروارید کوچکولو میخورد به لیوان بوس از ذوقم سریع زنگ زدم به بابایی و اونم خیییییلی خوشحال شد و شب با خاله فاطمه اینا رفتیم کافی شاپ و شما هم از بستنی ها سهمی بردیآرام

چون تو مسافرت بودیم و فرداش دیگه برمیگشتیم نشد که مامان بزرگ براتون دندونی درست کنن و قراره شهریور که رفتیم یه آش دندونی به دست پخت خوشمزه مامان بزرگ درست بشه بغل

وقتی رسیدیم خونه خودمون چند روز بعدش یه آش دندونی بسیار تا بسیار خوشمزهخوشمزه درست کردم و بین  دوست و آشنا پخش کردیم که همه خوششون اومده بود(دیگه خیلی از خودم تعریف کردم بسه)خندونک البته خود شما هم از آش بی نصیب نبودی گلمتشویق

این عکس ها رو هم تو راه برگشت تو ماشین ازتون گرفتم

و بالاخره رسیدیم خونهخسته

و دندونگیری که شما اصلا دوسش نداریسوال

ایشالا همیشه دندون های سالمی داشته باشی عزیزم به شرطی که  مرتب مسواک بزنیبوس

پسندها (5)

نظرات (9)

مامان ریحانه
18 تیر 93 10:15
قربونش برم ندیده بودم خوب دندوناشو آش دندونی خوشمزه پختی نمیگی ما روزه ایم دهنمون آب می افته حالا خوشمزگیشو مطرح نکن خواهر من
مامان و بابا
پاسخ
عزیزم قصد ازار نداشتم ایشالا تا شهریور صبر کن آش دندونی بخورییییم
مامان سوده
18 تیر 93 15:21
سلام فرزانه خیلی ....هستی منو لینک نکردی
مامان و بابا
پاسخ
ناراحت نشو عزیزم حواسم نبود لینک شدی لااااااااااااااااااااایک
مامان سوده
18 تیر 93 15:24
فرزانه دلم برات یک ذرههههههههههههههههههههه شده عزیزم من خیلی شرمنده ات هستم نتونستم بیام پیشت فرزانه خیلی حاملگی وحشتناکی داشتم برو پست نه ماه سخت رو بخون تا متوجه بشی نزدیک بود محمد طاها رو تو ماه هشت از دست بدم بستری شدم و....یک ماه استراحت مطلق شدم ...اخرش زایمان زودرس شدم ....فرزانه واییی خدا رو شکر تموم شد تا اخر عمرم اسم بچه نمیبرم....
مامان و بابا
پاسخ
وای عزیزم من شرمنده ام که ازت خبر نگرفتم ایشالا میام دلیلش رو خصوصی برات میزارم حتما خیلی سختی کشیدی اونم سوده که حساسهالان میام میخونم وبلاگتو
مامان سوده
18 تیر 93 15:26
امید خاله نفس خاله سلام نازنین خوشگلم:خوش به حالت که همچین مامان خوب و گلی داری عزیزم ..در ضمن مامانت خیلی هم با سلیقه هست ..دستپختش هم خیلی خیلی خوبه پس زودتر دندون های سفید و قشنگتو تند تند دربیار تا از غذاهای خوشمزه مامان گلت بخوری نفسم
مامان و بابا
پاسخ
مررررررسی خاله سوده جونم مامانم شرمنده است که از شما خبر نگرفته بوده بوووووووووووووووووس
مامان ریحانه
19 تیر 93 11:29
بسیار بسیار خوشحال میباشم که دو دوست مهربان را به هم رساندم
مامان رها
20 تیر 93 12:07
ای جوووونم مبارک باشه دندونای ناز و خوشگلت عزیزم چقدر تپلی شده ماشااله اسفندو دودکن واسش به یک نکته ام میخواستم اشاره کنم اینکه همیشششه مامان فرزانه توی نوشته هاش میبینیم که توی مسافرته توی راه برگشته توی راه رفتنه خلاصه تو گردشه ماشاللله همیششه به گردش
مامان و بابا
پاسخ
دیگه راه دور که باشی همش تو رفت و آمدی مرسی
مامان راحله
20 تیر 93 13:54
مبارکه خیلی خوشحال شدم منم دندونی خییییلی دوست دارم یادت نره به منم بدی زود بیا
مامان و بابا
پاسخ
مرسی چشم حتما مامان بزرگش درست کنه ما هم میخوریم
امیر مهدی و عمی
23 تیر 93 10:15
سلام عزیزم ماشاله به این پسر نازنین خدا براتون حفظش کنه دندوناش هم مبارک باشه انشاله بسلامتی خوشحال میشیم بما هم سر بزنید.
مامان و بابا
پاسخ
سلام ممنونم که به وبلاگ ما اومدین ایشالا خدا گل پسر مکه رفته شما رو هم براتون حفظ کنه ببوسیدش این پسر نازنین روولی من اومدم و سر زدم به وبلاگتون ماشالا همشون رمز میخواست
مامان یاسین
28 تیر 93 15:01
عزیزم توعکساش خیلی جیگر شده
مامان و بابا
پاسخ
سلام مامان یاسین عزیزم مررسی یاسین جون رو ببوسش
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به امید دلها می باشد